چگونه کودکمان را مسئولیت پذیر تربیت کنیم؟
چگونه کودک مان را مسئولیت پذیر تربیت کنیم ؟
مسئولیت پذیری نیز مانند دیگر کارها مهارت می باشد که باید آن را به کودک یاد داد تا در زندگی آینده اش دچار مشکل نشود اما نباید در این مورد زیاده روی هم کرد و از آن سوی بام افتاد . بعضی از خانواده ها آن قدر به کودک خودشان مسئولیت می دهند و آن قدر در این زمینه برای او سخت می گیرند که کودک خسته می شود و از دنیای کودکی اش کاملاً فاصله می گیرد .
کی و چه موقع باید به کودک مسئولیت بدهیم ؟
این مورد کاملاً به روحیه و توانایی های کودک وابسته است . ابتدا باید کودک خودمان را به خوبی بشناسیم و بعد به او مسئولیت ها را واگذار کنیم زیرا درصورتی که به کودکی که آمادگی پذیرش مسئولیت را ندارد مسئولیت بدهیم برای او مشکل ایجاد کرده ایم و با این کار اعتماد به نفس کودک را پایین آورده ایم .
اگر کاری را به کودک واگذار کردیم و او توانایی انجام آن را نداشت کودک احساس سرخوردگی خواهد کرد . او با خودش فکر می کند که چرا نتوانست مانند دیگران این کار را انجام دهد برای همین احساس می کند که شکست خورده است و اعتماد به نفسش نیز پایین می آید .
بعضی از خانواده ها مسئولیت هایی را به فرزند خودشان می دهند که اصلا مناسب سن و سال او نیست . این والدین تصور می کنند که با سپردن مسئولیت های سخت باعث می شوند که کودک شان زودتر به رشد جسمی و عقلی برسد در حالی که اصلا این گونه نیست و این کودکان در معرض مشکل قرار خواهند گرفت . اکثر کودکانی که در خانواده های پرجمعیت رشد می کنند و تعداد زیادی خواهر و برادر دارند با مشکل مواجه خواهند شد . چرا که اعضای خانواده به طور مرتب به او دستور می دهند و از او کار می خواهند کودک در این گونه خانواده ها به سرعت خسته می شود و به مرور زمان دیگر حرف شنوی هم نخواهد داشت .
والدین در این گونه خانواده ها نباید به بچه های بزرگ تر خودشان این اجازه را بدهند که به کوچک تر دستور بدهند و او را تحت فشار بگذارند
بچه هایی که به طور مرتب در خانواده دستورات دیگران را اجرا می کنند در آینده به فردی لجباز مبدل می شوند و اعتماد به نفس شان نیز پایین تر از دیگر افراد می باشد .
دقت داشته باشید که نباید مسئولیت را به کودک خودتان تحمیل کنید . توصیه می شود که حس مسئولیت پذیری را در کودک ایجاد کنید . و اجازه دهید که خود کودک به این نتیجه برسد که باید مسئولیت پذیر باشد البته باید به توانمندی های کودک تان نیز توجه داشته باشید .
بعضی از خانواده ها حتی بر روی لباس پوشیدن فرزندشان نیز حساس هستند و احساس می کنند با پوشیدن لباس های بزرگ تر زودتر احساس بزرگی خواهند کرد .
این تصور کاملاً اشتباه می باشد . باید به کودک خودمان این اجازه را بدهیم که با سنش رشد کند و از دوران کودکی اش به خوبی لذت ببرد . هرگز نباید او را بزرگ تر از سنش جلوه دهیم اگر این کار صورت گیرد به مرور او خسته خواهد شد و هرگز نمی تواند از این دوران خوب زندگی اش لذت ببرد .
آیا دادن مسئولیت میان دختر ها و پسرها متفاوت است ؟
دخترها معمولا حرف شنوی شان بیش تر از پسرها می باشد و از نظر کلامی نیز قوی تر از پسرها می باشند بنابراین راحت تر با مسئولیتی که به آن ها داده می شود کنار می آیند اما پسرها چون شیطان تر هستند و حرف شنوی شان نیز کم تر از دخترها است کم تر احساس مسئولیت می کنند زمانی که می خواهید به کودک خودتان مسئولیت بدهید حتما به سن کودک خودتان توجه داشته باشید و از مسئولیت های کوچک تر شروع کنید برای مثال جمع کردن مداد رنگی ها و یا پهن کردن سفره و …
چه کار کنیم که کودک در زمان انجام کارش از آن لذت ببرد و آن مسئولیت را به نحو احسنت انجام دهد ؟
والدین باید برای به وجود آوردن یک حس خوب تلاش کنند . برای مثال به او بگویند که اسباب بازی هایش را جمع می کند ولی جمع کردن مداد رنگی ها با کودک است . این حس باعث می شود که کودک نیز ترغیب شود و آن مسئولیت را انجام دهد و از آن نیز لذت ببرد .
قبل از این که به کودک تان مسئولیت بسپارید حتما توانمندی کودک تان را در نظر داشته باشید .
برای دادن مسئولیت به کودک قوانین خاصی وجود ندارد که بتوانیم طبق آن عمل کنیم اما حتما باید کودک مان را بشناسیم سپس به او مسئولیت واگذار کنیم . برای مثال امکان دارد که یک کودک 4 ساله توانمندی اش بیش از یک کودک 8 ساله باشد . بنابراین سن نمی تواند ملاک خوبی برای تشخیص باشد آن چه که اهمیت دارد این است که باید به کودک خودمان آموزش دهیم مسئولیت کاری را که انجام می دهد را بپذیرد این کار باعث می شود که توانمندی کودک بالاتر رود .
برای مثال اگر به کودک خودمان پول می دهیم به او این اجازه را هم بدهیم که خودش برای خرید انتخاب کند و یا اگر از او می خواهیم که به ما در تمیز کردن خانه کمک کند باید این اجازه را نیز داشته باشد که خودش مهمان دعوت کند .
یادتان باشد که سخت گیری زیاد می تواند نتیجه ای کاملاً برعکس در پی داشته باشد .
